زمان تقریبی مطالعه: 18 دقیقه
 

حدیث اصحابی کالنجوم (بررسی سندی)





از جمله روایاتی که اهل‌سنت در بسیاری از متون حدیثی، تفسیری، اصولی، فقهی و حتی در مناظره‌ها و محافل علمی و عمومی اهل‌سنت در جهت اثبات مرجعیت صحابه و مشروعیت بخشیدن به خلافت خلفاء، مورد استناد قرار می‌دهند روایت «اصحابی کالنجوم» می‌باشد که در ادامه به بررسی آن می‌پردازیم.


۱ - دیدگاه علما درباره سند حدیث



در بررسی متون معتبر نزد اهل‌سنت عدم اعتبار این روایت به وضوح قابل اثبات است. اسامی بعضی از افرادی که این روایت را تضعیف و ابطال نموده‌اند به شرح زیر است:

۱.۱ - موسوعه دارقطنی و فتنی


۱. در موسوعه دارقطنی آمده است:
وفیه (اصحابی کالنجوم، بایهم اقتدیتم اهتدیتم)، اخرجه الدارقطنی فی (غرائب مالک)، والخطیب، فی الرواة عن مالک، ... قال الدارقطنی لا یثبت عن مالک، ورواته مجهولون.
حدیث «اصحابی کالنجوم...» را دارقطنی در زمره غرائب مالک و خطیب در زمره راویان از مالک ذکر نموده ... و سپس گفته: این روایت از مالک ثابت نمی‌باشد و تمام راویان آن مجهولند.
۲. فتنی در تذکره می‌گوید: ان اصحابی کالنجوم بایهم اقتدیتم اهتدیتم " من نسخة نبیط الکذاب.
حدیث «اصحابی کالنجوم ...» از روایات نبیط کذّاب است.

۱.۲ - ابن قیم جوزیه و شوکانی


۳. ابن قیم جوزیه می‌نویسد:
وَاَمَّا مَا یُرْوَی عَنْ النَّبِیِّ صلی اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ {اصحابی کَالنُّجُومِ بِاَیِّهِمْ اقْتَدَیْتُمْ اهْتَدَیْتُمْ} فَهَذَا الْکَلَامُ لَا یصح عَنْ النَّبِیِّ صلی اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ.
حدیث «اصحابی کالنجوم...» کلامی است که از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، صادر نشده است.
۴. شوکانی می‌نویسد:
روی عنه صلی اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ انه قال: "اصحابی کالنجوم بایهم اقتدیتم اهتدیتم" فهذا لم یثبت قط، والکلام فیه معروف عند اهل هذا الشان، بحیث لا یصح العمل بمثله فی ادنی حکم من احکام الشرع.
حدیث «اصحابی کالنجوم...» قطعا ثابت نیست بلکه آن سخن معروفی گردیده که عمل به آن در ساده‌ترین احکام شرع، صحیح نمی‌باشد.

۱.۳ - زیعلی و ابن قدامه


۵. زیعلی در کتاب تخریج الاحادیث والآثار الواقعة فی تفسیر الکشاف می‌نویسد: هَذَا حَدِیث مَشْهُور وَاَسَانِیده کلهَا ضَعِیفَة لم یثبت مِنْهَا شَیْء.
[۵] زیعلی، جمال‌الدین، تخریج الاحادیث، ج۲، ص۲۳۰، محقق: عبدالله بن عبد الرحمن السعد، ناشر: دارابن خزیمة - الریاض، الطبعة: الاولی، ۱۴۱۴هـ.

این حدیث مشهور است و تمامی سند‌های آن ضعیف است که هیچ‌یک از آن‌ها ثابت نشده است.
۶. ابن قدامه مقدسی می‌گوید:
قول النبی (صلی‌الله‌علیه‌وسلم): "اصحابی کالنجوم بایهم اقتدیتم اهتدیتم"لا یصح هذا الحدیث.
[۶] ابن قدامه مقدسی، عبدالله بن احمد، المنتخب من علل الخلال لعلل للخلال، ج۱، ص۱۲.

حدیث «اصحابی کالنجوم...» حدیث صحیحی نمی‌باشد.

۱.۴ - ابن حزم و ابن حجر


۷. ابن حزم درباره این روایت دارد:
ان اصحابی کالنجوم بایهم اقتدیتم اهتدیتم.، و اما الحدیث المذکور فباطل مکذوب.
حدیث «اصحابی کالنجوم...» باطل و دروغ است.
و در، جای دیگر آورده است: واما قولهم: " اصحابی کالنجوم بایهم اقتدیتم اهتدیتم "، فحدیث موضوع.
حدیث «اصحابی کالنجوم...» حدیثی جعلی است.
۸. ابن حجر می‌گوید:
ان اصحابی کالنجوم بایهم اقتدیتم اهتدیتم اخرجه الدارقطنی فی غرائب مالک و قال لا یثبت عن مالک. ورواته مجهولون.
حدیث «اصحابی کالنجوم...» را دارقطنی در زمره غرائب مالک آورده و گفته این روایت از مالک ثابت نیست و راویان آن مجهولند.

۱.۵ - ابوالعز حنفی و سخاوی


۹. ابوالعز حنفی می‌نویسد:
ما یروی عن النبی صلی الله علیه وسلم انه قال: " اصحابی کالنجوم بایهم اقتدیتم اهتدیتم فهو حدیث ضعیف، قال البزار: هذا حدیث لا یصح عن رسول الله صلی الله علیه وسلم، ولیس هو فی کتب الحدیث المعتمدة" (باطل).
حدیث «اصحابی کالنجوم...» حدیثی ضعیف می‌باشد که بزاز گفته است این حدیث از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) صادر نگردیده و در هیچ‌یک از کتاب‌های حدیثی قابل اعتماد نیامده است.
۱۰. سخاوی این روایت را تضعیف نموده است و می‌گوید: ان اصحابی بمنزلة النجوم فی السماء، فایما اخذتم به اهتدیتم... ضعیف، جداً.
حدیث «اصحابی کالنجوم...» خیلی ضعیف است.

۱.۶ - عجلونی و مبارکفوری


۱۱. عجلونی در باره حدیث فوق می‌گوید:
ان اصحابی بمنزلة النجوم فی السماء فایما اخذتم به اهتدیتم، ومن هذا الوجه اخرجه الطبرانی والدیلمی بلفظه وفیه ضعیف.
روایت «ان اصحابی...» را طبرانی و دیلمی به این شکل آورده‌اند و حال آن‌که این حدیث ضعیف است.
۱۲. مبارکفوری در تحفه می‌گوید: ان اصحابی کالنجوم بایهم اقتدیتم اهتدیتم... ضعیف، جدا.
حدیث «اصحابی کالنجوم...» جدا ضعیف است.

۱.۷ - ابن عبدالبر و ابوحیان‌ اندلسی


۱۳. ابن عبدالبر در جامع البیان می‌گوید: ان اصحابی کالنجوم فبایهم اقتدیتم اهتدیتم وهذا مذهب ضعیف عند، جماعة من اهل العلم وقد رفضه اکثر الفقهاء واهل النظر ونحن نبین الحجة علیه.
حدیث «اصحابی کالنجوم...» این اعتقاد ضعیفی نزد گروهی از اهل علم است که اکثر فقها و اهل‌نظر آن را رد کرده‌اند که ما دلیل بر رد آن را اقامه می‌کنیم.
و در، جای دیگر می‌گوید:
وهذا الکلام لا یصح عن النبی صلی الله علیه وسلم... والکلام ایضا منکر عن النبی صلی الله علیه وسلم... وهذا اسناد لا یصح... ولم یامر ا صحابه ان یقتدی بعضهم ببعض... هذا اسناد لا تقوم به حجة لان الحرث بن غصین مجهول.
این کلامی است که از رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) صادر نگردیده و صدور آن از رسول خدا انکار شده است و اسناد آن نیز صحیح نمی‌باشد و هرگز رسول خدا اصحابش را امر نکرده که بعضی از آنها به بعضی دیگر اقتداء کنند و این نسبتی است به رسول خدا که هیچ دلیلی بر آن قائم نمی‌باشد چون حرث بن غصین مجهول است.

۱۴. ابوحیان می‌نویسد:
عن النبی صلی الله علیه وسلم: انما مثل اصحابی کمثل النجوم او کالنجوم، بایها اقتدوا اهتدوا. وهذا کلام لم یصح عن النبی صلی الله علیه وسلم، رواه عبد الرحیم... عن ابن عمر عن النبی صلی الله علیه وسلم. وانما اتی ضعف هذا الحدیث من قبل عبد الرحیم، لان اهل العلم سکتوا عن الروایة لحدیثه. والکلام ایضاً منکر عن النبی صلی الله علیه وسلم ولم یثبت.

حدیث «اصحابی کالنجوم...» کلامی است که از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) صادر نشده و ضعف آن به خاطر روایت عبدالرحیم است چون اهل علم از روایت حدیثش ساکتند و نیز، صدور چنین کلامی از رسول اکرم انکار شده و اثبات نگردیده است.

۱.۸ - شنقیطی و عبدالعزیز راجحی


۱۵. شنقیطی در تفسیر خود اضواء البیان می‌گوید:
واما ما یروی عن النبی صلی الله علیه وسلم: «اصحابی کالنجوم بایهم اقتدیتم اهتدیتم» فهذا الکلام لا یصح عن النبی صلی الله علیه وسلم. وضعف الحدیث المذکور معروف عن اهل العلم.
حدیث «اصحابی کالنجوم...» کلامی است که از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) صادر نشده و ضعف این حدیث نزد اهل علم شناخته شده است.

۱۶. عبدالعزیز راجحی می‌نویسد:
حدیث (اصحابی کالنجوم بایهم اقتدیتم اهتدیتم). هذا ما یذکره اهل الاصول یستدلون به، والحدیث باطل لیس بصحیح سندا ومتنا اما من، جهة السند فلیس فی شیء من دواوین السنة فهو حدیث ضعیف، قال البزار: هذا حدیث لا یصح عن رسول الله صلی الله علیه وسلم ولیس هو فی کتب الحدیث المعتمدة فلا یحتج به اصلا، واما معناه فمعناه فاسد.
[۱۸] راجحی، عبدالعزیز، شرح العقیدة الطحاویة، ج۱، ص۳۶۴.

حدیث «اصحابی کالنجوم...» کلامی است که اصولیون آن را ذکر و به آن استدلال نموده‌اند در حالی که حدیثی باطل و از حیث سند و متن غیر صحیح و در هیچ‌یک از کتاب‌های معتبر نیامده و آن حدیثی است ضعیف و بزاز گفته است: این حدیث از رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) صادر نگردیده و در هیچ‌یک از کتاب‌های حدیثی مورد اعتماد نیامده است. از اینرو اصلا قابل احتجاج نبوده و از حیث معنا هم فاسد می‌باشد.

۱.۹ - ابن ملقن و البانی


۱۷. ابن ملقن متوفای ۸۰۴، می‌نویسد:
رُوِیَ انَّه صلی الله عَلَیْهِ وَسلم، قَالَ: «اصحابی کَالنُّجُومِ بِاَیِّهِمْ اقْتَدَیْتُمْ [اهْتَدَیْتُمْ]». هَذَا الحَدِیث غَرِیب لم یروه احد من اصحاب الْکتب الْمُعْتَمدَة.
حدیث «اصحابی کالنجوم...» حدیث غریبی است که هیچ‌یک از صاحبان کتاب‌های مورد اعتماد آن را روایت ننموده‌اند.
۱۸. البانی از علمای معاصر وهابی می‌گوید: (اصحابی کالنجوم فبایهم اقتدیتم اهتدیتم) لا یصح: واه، جدا و موضوع.
حدیث «اصحابی کالنجوم...» صحیح نبوده و حدیثی پوچ و، جعلی است.

۱.۱۰ - ابن تیمیه و سبکی و زینو


۱۹. ابن تیمیه متوفای ۷۲۸، گفته است:
(۵۵) (اصحابی کالنجوم بایهم اقتدیتم اهتدیتم) ضعیف باطل.
حدیث «اصحابی کالنجوم...» حدیثی ضعیف و باطل است.
۲۰. در کتاب ابتهاج آمده است: قوله اصحابی کالنجوم بایهم اقتدیتم اهتدیتم وهو حدیث ضعیف.
حدیث «اصحابی کالنجوم...» حدیث ضعیفی است.
۲۱. محمد جمیل زینو از علمای بزرگ وهابی و استاد مدرسه علوم الحدیث مکه مکرمه می‌گوید: (اصحابی کالنجوم بایهم اقتدیتم اهتدیتم) قال عنه المحدثون: انه موضوع.
[۲۳] محمد بن جمیل زینو، مؤلفات الشیخ محمد بن جمیل زینو، ج۵، ص۳۶.

حدیث «اصحابی کالنجوم...» را محدّثان گفته‌اند: روایتی، جعلی است.

۲ - رد حدیث توسط علمای الازهر



همچنین در مجموعه‌ای از فتاوای علمای الازهر حدیث فوق را ردّ نموده است که بعضی از آنها به شرح ذیل است:
۱. قول النبی صلی الله علیه وسلم "اصحابی کالنجوم بایهم اقتدیتم اهتدیتم " وهو ایضا ضعیف وقیل موضوع، رواه الدارمی وغیره، واسانیده ضعیفة.
[۲۴] فتاوی الازهر، ج۸، ص۲۰۹.

حدیث «اصحابی کالنجوم...» ضعیف است و گفته شده که آن، جعلی است و دارمی و غیر او آن را روایت نموده‌اند و سلسله سند آن ضعیف است.
۲. السؤال: هل من الحدیث ما یقال: اصحابی کالنجوم بایهم اقتدیتم اهتدیتم؟ الجواب: هذا حدیث ضعیف وقیل موضوع.
[۲۵] فتاوی الازهر، ج۸، ص۲۰۹.

جواب: حدیث «اصحابی کالنجوم...» حدیث ضعیفی است. و گفته شده است: جعلی است.

محمَّد بن ابراهیم بن عَبداللطِیف آل الشیخ مفتی مکه مکرمه و رئیس قضات وشؤون اسلامی می‌نویسد: اصحابی کالنجوم المعروف عند اَهل الحدیث حقاً اَنه لا یثبت سنده ولا یصلح للاحتجاج فلا تقوم به حجة.
در حدیث «اصحابی کالنجوم...» آنچه که به حق معروف در نزد اهل حدیث است این‌که این حدیث سند آن قابل اثبات نیست و صلاحیت برای احتجاج را نداشته و هیچ حجتی بر آن قائم نشده است.

۳ - انگیزه، صدور روایت



پس از بررسی سندی روایت و نقل اقوال علمای اهل‌سنت در ضعف و جعل حدیث فوق چند سوال در این‌جا مطرح است:
۱. این روایت به چه هدف و منظوری ساخته شده است؟
پاسخ: این روایت در برابر احادیث مشهور و متواتری، جعل شده که در شأن اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم‌السّلام) صادر گردیده است.
قال رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم): النجوم امان لاهل الارض و اهل بیتی امان لامتی.
[۲۷] حاکم نیشابوری، محمد بن عبداللّه، مستدرک، ج۳، ص۱۴۹.

ستارگان مایه امنیت اهل زمین و اهل‌بیت من مایه امنیت امت من هستند.
قال رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم): اهل بیتی کالنجوم بایهم اقتدیتم اهتدیتم.
[۲۸] حاکم نیشابوری، محمد بن عبداللّه، مستدرک، ج۳، ص۱۴۹.

اهل بیت من چون ستارگانند که به هر کدام روی آورید هدایت می‌گردید.

قال رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم): النجوم امان لاهل الارض من الغرق و اهل بیتی امان لامتی من الاختلاف فاذا خالفتهم قبیله من العرب اختلفوا ف، صارو حزب ابلیس.
همان‌گونه که ستارگان آسمان مایه هدایت مردم از گمراهی‌اند اهل‌بیت من هم مایه هدایت امت من در اختلافات هستند که اگر قومی از عرب با آن‌ها مخالفت ورزد از حزب شیطان گردیده است.

و چون باب جعل حدیث باز شد به این‌جا خواهند رسید که بگویند: در تفسیر خازن آمده است:
وروی البغوی بسنده عن الحسن قال ان رسول الله صلی الله علیه وسلم قال: «مثل اصحابی فی امتی کالملح فی الطعام لا یصلح الطعام الاّ بالملح»
رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمودند: اصحاب من چون نمک در غذا هستند که غذا بدون آن خوش طعم نخواهد شد.

۴ - اشکال دلالی حدیث



بر فرض محال که حدیث فوق، صحیح بوده و از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) صادر شده باشد اما آیا در حالی که مخاطب این روایت صحابه بوده‌اند چگونه ممکن است که آن حضرت صحابه را امر به اقتداء و اهتداء به خود صحابه نموده باشند؟
و اگر تسلیم شده و چنین فرضی را بپذیریم باز هم این امر متوجه صحابه نسبت به تبعیت از اهل‌بیت رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) خواهد بود. چون روایات مستفیضه و فراوانی داریم که آن حضرت صحابه را نسبت به تبعیت از اهل‌بیت خود امر می‌فرمودند. کما این‌که در حدیث شریف ثقلین چنین فرمودند. و چه ستارگانی از اهل‌بیت پیامبر بالاتر و بهتر برای اهتداء و اقتداء باشند؟

۵ - مخالفت روایت با حکم عقل



همچنین این روایت با حکم عقل نیز منافات دارد چرا که چگونه ممکن است تمسک به هر کدام از صحابه موجب هدایت باشد؟ صحابه‌ای که بعضی قاتل و بعضی مقتول، بعضی ظالم و بعضی مظلوم، بعضی لاعن و بعضی ملعونند.
راستی با وجود انبوه اختلافات بین امیرالمومنین علی بن ابی طالب (علیهماالسلام) و ابوبکر و عمر و عثمان به کدامیک اقتداء کنیم؟
چرا که امیرالمومنین علی بن ابی طالب (علیهماالسلام) و عباس عموی پیامبر اکرم، ابوبکر و عمر را دروغگو، گناهکار، پیمان‌شکن و خائن می‌دانستند. به این عبارت دقت کنید مسلم در، صحیحش می‌گوید:
فلمّا توفّی رسول اللّه صلی اللّه علیه وسلم، قال ابو بکر: انا ولی رسول اللّه، ... فقال ابو بکر: قال رسول اللّه صلی الله علیه وسلم: نحن معاشر الانبیاء لا نورث، ما ترکناه فهو، صدقة، فرایتماه کاذباً آثماً غادراً خائناً، ... ثمّ توفّی ابو بکر فقلت: انا ولیّ رسول اللّه صلی اللّه علیه وسلم و ولی ابی بکر، فرایتمانی کاذباً آثماً غادراً خائناً.
زمانی که رسول خدا صلی اللّه علیه (و آله) وسلم از دنیا رفت، ابوبکر گفت من، جانشین رسول خدا هستم. ابوبکر گفت: رسول اللّه صلی الله علیه (وآله) و سلم فرموده است ما گروه پیامبران بعد از خود ارثی به‌جا نمی‌گذاریم، هر آن‌چه بعد از خود به‌جا می‌گذاریم صدقه است (و باید برای عموم مسلمین صرف شود) شما نظرتان این بود که ابوبکر در گفتارش درغگو، گناهکار، پیمان‌شکن و خائن است. سپس ابوبکر از دنیا رفت (بعد از مرگ او) من گفتم: من جانشین رسول خدا و ابوبکر هستم شما مرا هم مانند ابوبکر درغگو، گناهکار، پیمان‌شکن و خائن دانستید.
یا در، جای دیگر بخاری می‌گوید: ولکنّک استبددت علینا بالامر وکنّا نری لقرابتنا من رسول اللّه صلی اللّه علیه وسلم نصیباً حتّی فاضت عینا ابی بکر...
امیرالمؤمنین علی (علیه‌السّلام) به ابوبکر فرمود: تو در امر خلافت با ما مستبدانه برخورد نمودی و ما به‌واسطه قرابت و خویشاوندیمان با رسول خدا معتقدیم که حق و نصیبی در خلافت بعد از رسول خدا داریم (این سخنان را حضرت ادامه دادند) تا اشک از چشمان ابوبکر، جاری شد.
در صحیح مسلم آمده:
استبددت علینا بالامر وکنّا نحن نری لنا حقّاً لقرابتنا من رسول اللّه صلی اللّه علیه وسلم...
امیرالمؤمنین به ابوبکر فرمود: تو در امر خلافت با ما مستبدانه برخورد نمودی و ما بواسطه قرابت و خویشاوندیمان با رسول خدا معتقدیم که حق خلافت بعد از رسول خدا از آنِ ماست.
حال با توجه به این همه اختلاف بین امیرالمومنین علی (علیه‌السّلام) و بعضی از صحابه آیا در جنگ صفین این سوی میدان به معاویه و عمروعاص اقتداء کنیم و در سپاه او باشیم یا سوی دیگر میدان و در سپاه امیرالمومنین علی (علیه‌السّلام)؟ و حال آن‌که همه از صحابه بودند و آن‌گاه دیگر گروه حق و باطل معنی نخواهد داشت چون چه در سپاه حقّ و چه در سپاه باطل در هر دو حال اهل بهشت خواهی بود!!!
اگر به معاویه و عمرو عاص و طلحه و زبیر که همه از صحابه پیامبر بودند اقتداء کنی لازمه‌اش قتال و جنگ و ستیز با امیرالمومنین علی بن ابی طالب (علیهماالسلام) و کشتن و به شهادت رساندن دو فرزند بزرگوارش امام حسن و امام حسین سیدا شباب اهل الجنه خواهد بود و جالب این که قاتل و مقتول و ظالم و مظلوم در بهشت و جنّت جای خواهند داشت! ! !
از یک سو با اقتداء به طلحه و زبیر و بعضی مشوّقین این دو که عوامل قتل عثمان بودند هدایت یافته‌ایم و از سوی دیگر با اقتداء به کسانی که پیراهن عثمان را بر نیزه کردند و به خون خواهی او برخاستند و در هر گروه هم که باشیم فرق نمی‌کند چون در هرحال به صحابه پیامبر اقتداء کرده‌ایم! ! !
گاهی با اقتداء به صحابی چون خالد بن ولید قتل مومنی بی‌گناه و مظلوم چون مالک بن نویره صحابی دیگر رسول خدا و زنا نمودن با همسر او در همان شب و گاهی با اقتداء به حکم بن ابی العاص استهزاء و تمسخر رسول خدا و گاهی با اقتداء به فرزندش مروان و گاهی بسر بن ارطاة کشتار دیگران، جایز خواهد بود. و گاهی با اقتداء به سمرة بن جندب و قدامة بن مظعون شرب خمر و می‌گساری و هزاران فسق و فجور دیگر که بعضی از صحابه مرتکب بودند حلال خواهد بود و در هر حال تو به صحابی پیامبر اقتداء کرده‌ای و رستگار گشته‌ای و جایگاهت نیز در بهشت خواهد بود! ! !

۶ - پانویس


 
۱. مجموعه از مؤلفین، موسوعة اقوال الدارقطنی، ج۱، ص۱۷۷-۱۷۸.    
۲. فتنی، محمد طاهر بن علی، تذکرة الموضوعات، ص۹۸.    
۳. ابن قیم جوزیه، محمد بن ابی‌بکر، اعلام الموقعین عن رب العالمین، ج۲، ص۱۷۱.    
۴. شوکانی، محمد بن علی، ارشاد الفحول الی تحقیق الحق من علم الا، صول، ج۲، ص۱۸۸، المحقق:الشیخ احمد عزو عنایة، دمشق، الناشر:دار الکتاب العربی، الطبعة الاولی ۱۴۱۹ه، ۱۹۹۹م.    
۵. زیعلی، جمال‌الدین، تخریج الاحادیث، ج۲، ص۲۳۰، محقق: عبدالله بن عبد الرحمن السعد، ناشر: دارابن خزیمة - الریاض، الطبعة: الاولی، ۱۴۱۴هـ.
۶. ابن قدامه مقدسی، عبدالله بن احمد، المنتخب من علل الخلال لعلل للخلال، ج۱، ص۱۲.
۷. ابن حزم، علی‌ بن ‌احمد، الاحکام، ج۵، ص۶۴.    
۸. ابن حزم، علی‌ بن ‌احمد، رسائل ابن حزم الاندلسی، ج۳، ص۹۶، المحقق:احسان عباس الناشر:المؤسسة العربیة للدراسات والنشر م.    
۹. ابن حجر عسقلانی، احمد بن‌ علی‌، لسان المیزان، ج۲، ص۱۳۷-۱۳۸.    
۱۰. ابن ابی العز حنفی، محمد بن علی، شرح الطحاویة فی العقیدة السلفیة، ج۲، ص۶۹۲.    
۱۱. سخاوی، محمد بن عبدالرحمن، المقاصد الحسنه، ج۱، ص۶۹.    
۱۲. عجلونی، اسماعیل بن محمد، کشف الخفاء، ج۱، ص۶۴.    
۱۳. مبارکفوری، عبدالرحمن، تحفة الاحوذی، ج۱۰، ص۱۵۵-۱۵۶.    
۱۴. ابن عبدالبر، یوسف‌ بن‌ عبدالله‌، جامع بیان العلم و فضله، ج۲، ص۸۹۸.    
۱۵. ابن عبدالبر، یوسف‌ بن‌ عبدالله‌، جامع بیان العلم وفضله، ج۲، ص۹۲۳.    
۱۶. ابوحیان‌ اندلسی، محمد بن یوسف، تفسیر البحر المحیط، ج۵، ص۵۱۱، ذیل آیه ۸۴ تا ۸۹ سوره نحل.    
۱۷. شنقیطی، محمدامین، تفسیر اضواء البیان، ج۷، ص۳۳۱.    
۱۸. راجحی، عبدالعزیز، شرح العقیدة الطحاویة، ج۱، ص۳۶۴.
۱۹. ابن الملقن، عمر بن علی، البدر المنیر فی تخریج الاحادیث والاثار الواقعة فی الشرح الکبیر، ج۹، ص۵۸۴، المحقق:مصطفی ابو الغیط و عبدالله بن سلیمان ویاسر بن کمال، الناشر:دار الهجرة للنشر والتوزیع، الریاض، السعودیة، الطبعة:الاولی، ۱۴۲۵ه، ۲۰۰۴م.    
۲۰. البانی، محمدناصرالدین، صفة صلاة النبی، ج۱، ص۴۹، الناشر:مکتبة المعارف للنشر والتوزیع، الریاض.    
۲۱. الحرانی الحنبلی، احمد بن حمدان، صفة الفتوی، ج۱، ص۵۵، الکتاب:صفة الفتوی والمفتی والمستفتی، الناشر:المکتب الاسلامی - بیروت الطبعة:الرابعة - ۱۴۰۴ تحقیق:محمد ناصر الدین الالبانی.    
۲۲. سبکی، تقی‌الدین، الابهاج فی شرح الابهاج قسم الفقفه الشافعی، ج۲، ص۳۶۸.    
۲۳. محمد بن جمیل زینو، مؤلفات الشیخ محمد بن جمیل زینو، ج۵، ص۳۶.
۲۴. فتاوی الازهر، ج۸، ص۲۰۹.
۲۵. فتاوی الازهر، ج۸، ص۲۰۹.
۲۶. محمد بن ابراهیم آل الشیخ، فتاوی و رسائل الشیخ محمد بن ابراهیم آل الشیخ، ج۲، ص۱۳.    
۲۷. حاکم نیشابوری، محمد بن عبداللّه، مستدرک، ج۳، ص۱۴۹.
۲۸. حاکم نیشابوری، محمد بن عبداللّه، مستدرک، ج۳، ص۱۴۹.
۲۹. حاکم نیشابوری، محمد بن عبداللّه، مستدرک، ج۳، ص۱۶۲.    
۳۰. الخازن، علی بن محمد، تفسیر لباب التاویل فی معانی التنزیل، ج۱، ص۳۹۳، ذیل آیه ۵۹ سوره نساء.    
۳۱. قشیری نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۳، ص۱۳۷۷.    
۳۲. ابن حجر عسقلانی، احمد بن‌ علی‌ّ، فتح الباری، ج۶، ص۲۰۶.    
۳۳. بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح البخاری، ج۵، ص۱۳۹.    
۳۴. قشیری نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۳، ص۱۳۸۰.    


۷ - منبع


موسسه ولی‌عصر، برگرفته از مقاله «آیا حدیث «اصحابی کالنجوم بایهم اقتدیتم اهتدیتم» صحّت دارد؟».    






آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.